یکی از فامیلا فوت کرده بود!
سر مراسمِ خاکسپاری بودیم
که یکی دیگه از فامیلا همین جوری که داشت گریه میکرد
یهو گفت سابقه نداشت ابراهیم بمیره !!
هیچ تـــوجه کردیـن سر جلسه ی امتحان ، وقتی تو یه سوال گیر میکنی
همه ی خاطرات زندگیت یادت میاد ...فقط جواب سواله که یادت نمیاد ... !!
بچه فامیلمون اوقات فراغتشو با کلاس پیانو و تبلتش پر میکنه
ما بچه بودیم با بالش خونه میساختیم یه ذره نون و آب برمیداشتیم و ساعتها میرفتیم اون تو !
دختره تو بازی شطرنج از سربازا هم شماره میگیره بعد استاتوس زده :
”من میوه بالای درختم برای بدست آوردنم باید به زحمت بیوفتی ”
:هیچی دیگه من از کادر خارج میشم فقط :